بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرم
بر شانه ی تنهایی خود سر بگذارم
از حاصل عمر به هدر رفته ام ای دوست
ناراضی ام، امّا گله ای از تو ندارم
در سینه ام آویخته دستی قفسی را
تا حبس نفس های خودم را بشمارم
از غربتام آنقدر بگویم که پس از تو
حتّی ننشسته ست غباری به مزارم
ای کشتی جان! حوصله کن میرسد آن روز
روزی که تو را نیز به دریا بسپارم
نفرین گل سرخ بر این «شرم» که نگذاشت
یک بار به پیراهن تو بوسه بکارم
ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار
تا دست خداحافظی اش را بفشارم...
فاضل نظری
آرام نوشت1»: همیشه اینجا گفتم شعر هایی ک میذارم تو وبم متناسب با حال دلمه...
آرام نوشت2»:تولد فاطمه جون اعتمادی هم که دوشنبه همین هفته بود تبریک میگم..انشالله همیشه تنش سالم..دلش شاد و تو زندگیش موفق باشه...گل تقدیم شما
آرام نوشت3»:برای همه بچه های کنکوری هم دعا کنید...مثه ناهید(ردپای خدا) ...محدثه آقائی..من که پارسال کنکور دادم میدونم چی میکشن!!!!
آرام نوشت3»:برام دعا کنید اینروزا زیاد از نظر روحی خوب نیستم...خیلی زیاد سر نمازهاتون دعام کنید تا بتونم با خیلی چیزهایی که برام اتفاق افتاده کنار بیام...
.: Weblog Themes By Pichak :.