حریم چشم هایم را
به روی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم
نمیدانم چرا رفتی؟؟
نمیدانم چرا,شاید خطا کردم
تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی
نمیدانم کجا,تا کی برای چه؟؟
ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه میبارد
و بعد از رفتنت دریا چه بغضی کرد
و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه برمیداشت
تمام بالهایش غرق در اندوه و غربت شد
وبعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد
و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت
و بعد از رفتنت انگار کسی حس کرد
تو نام مرا از یاد خواهی برد
کسی حس کرد من بی تو هزار بار در لحظه خواهم مرد
ببین که سرنوشت در انتظار من چه خواهد شد
و بین این همه طوفان و وهم وپرسش و تردید
کسی از پشت قاب پنجره آرام, زیبا گفت
تو هم در پاسخ این بی وفایی ها
بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم
و من در اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل
نمیدانم چرا؟؟
شاید به رسم و عادت پروانگی مان باز
((برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم!!))
آرام نوشت1:» این پست رو با تمام عشق و علاقه ای که داشتم و دارم تقدیم میکنم به همه اونایی که سهمی داشتن در شکستن قلب خستم...
آرام نوشت2:» ماه رمضون مبارک همه دلای خدایی باشه...
متن آهنگ عشق من از سامان جلیلی
عشق منو پس نزنی
به قلب من دست نزنی
جایی که داره تو دلت
به پای هوس نزنی
یاد منو گم نکنی
اسیر مردم نکنی
مجنونت رو توروخدا
سر در گم نکنی
تنهام نذاری بی خبر
بیام بگن رفتی سفر
خدا نیاره بشنوم
از عشق من کردی حذر
از تو دلت کنده نشم
عاشق بازنده نشم
آبرو دارم پیش دل
یه وقتی شرمنده نشم
اشک منو در نیاری
رو احدمون پا نذاری
حیثیت عشق منو
حراج چشمات نذاری
مهرم رو از دل نگیری
که از دل من نمیری
فقط برای دلخوشی
بگو که بی من می میری
.: Weblog Themes By Pichak :.