آرام دلـهــا

مدتی بود ک دست و دلم به نوشتن اینجا نمیرفت...

شاید این مدت خیلی درگیر بودم . شایدم مثه الان انقدر دل تنگ نبودم.

دلم برای همه شما تنگ شده. برای همه اونایی که یه روزی قسمتی از تنهایی های منو پر کرده بودن..

امشب دوباره منم و تنهایی و دلتنگی..

امشب شب عشقه...

نیومدم انکار کنم عشقی تو زندگیم نیست..

اومدم اقرار کنم دلم براش تنگ شده. دوست دارم ببینمش ولی از هم دوریم.....

این چند روز به گذشته ها فکر میکردم ک چقدر تو همین وب دست و دلم رو کردم.

خیلی وقتها باید حرفای دلمو نمیگفتم برای خیلیا ... ولی گفتم.

مشکلی پیش نیومده ک پشیمون بشم. ولی ...بیخیال

بعضیا میدونن منظور از این حرفا چیه .بالاخره یه روزی همه چیز رو میگم!!

دعام کنید...

یاعلی