• وبلاگ : آرام دلـهــا
  • يادداشت : اگه حوصله شنيدن حرفاي تلخم رو نداري....خب نخون
  • نظرات : 2 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام فاطمه جون.چطوري؟
    نميدونم چي بگم والا...نميدونم چطوري آرومت كنم...نميدونم چيكاركنم كه ناراحت نباشي...اصلا در عمرم همچين كاري رو هيچوقت درست وحسابي انجام ندادم.
    راست ميگي.آدم هميشه به يه دوست نياز داره،دوست واقعي...
    دوستي كه غمت غمش باشه وشاديت شاديش.
    ولي هميشه آدم تنها نميمونه ها،موقتي ه اينا...يه دوره اي هست كه كه هيچكي اطراف آدم نيست حتي اونايي كه لاف دوستي ميزدن و ميگفتن جونمو برات ميدم.ولي بعدش يه كسايي ميان درو و برتو ميگيرن كه همه اون تلخي ها يادت ميره...
    من خيلي خيلي كوچيكتر از اينم كه بخوام نصيحتت كنم.ولي كسايي كه دلتو شكوندن وبي رحمي كردن باهات بسپارشون به خدا...اگه كه
    حق باشه چوب خدا صدا نداره!
    حالا دوست دارم يه كم بخندي آجي...بخند ديگه،بخند...يه كم بيشتر...بيشتر...آهان حالا شده...آفرين گلم.
    اووووو...چقدر زياد نوشتم...شبيه اين روانشناسا شدم...
    اميدوارم حرفمو گوش كني و شاد باشي.
    راستي ليلا ميگه بهترين انتقامي كه ميشه از روزگار گرفت لبخنده پس بخند آجي.