چراغ جادو

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

بگذار زمان روي زمين بند نباشد
حافظ پي اعطاي سمرقند نباشد

بگذارکه ابليس دراين معرکه يک بار
مطرود ز درگاه خداوند نباشد

بگذار گناه هوس آدم و حوّا
بر گردن آن سيب که چيدند نباشد

مجنون به بيابان زد و ليلا... ولي اي کاش
اين قصه همان قصه که گفتند نباشد

اي کاش عذاب نرسيدن به نگاهت
آن وعده ي ناديده که دادند نباشد

يک بارتو درقصه ي پرپيچ و خم ما
آن کس که مسافر شد و دل کند نباشد

آشوب،همان حس غريبي ست که دارم
وقتي که به لب هاي تو لبخند نباشد

در تک تک رگهاي تنم عشق تو جاريست
در تک تک رگهاي تو هرچند نباشد

من مي روم و هيچ مهم نيست که يک عمر...
زنجير نگاه تو که پابند نباشد

وقتي که قرار است کنار تو نباشم
بگذار زمان روي زمين بند نباشد

پاسخ

واي خدا چ شعر قشنگي....تو اين همه شعر قشنگ رو از کجا مياري؟؟؟؟؟!!!!