• وبلاگ : آرام دلـهــا
  • يادداشت : اگه حوصله شنيدن حرفاي تلخم رو نداري....خب نخون
  • نظرات : 2 خصوصي ، 15 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    دلم را سپردم به بنگاه دنيا
    و هي آگهي دادم اينجا و آنجا
    و هر روز براي دلم مشتري آمد و رفت
    و هي اين و آن سرسري آمد و رفت
    ولي هيچکس واقعاً اتاق دلم را تماشا نکرد
    دلم قفل بود، هيچکس قفل قلب مرا وانکرد
    يکي گفت: چرا اين اتاق پر از دود و آه است
    يکي گفت: چه ديوارهايش سياه است
    يکي گفت: چرا نور اينجا کم است
    و آن ديگري گفت: و انگار هر آجرش از غم و غصه و ماتم است!
    و رفتند و بعدش دلم ماند بي مشتري
    و من تازه آنوقت گفتم:
    خدايا! تو قلب مرا ميخري؟
    و فرداي آن روز خدا آمد و توي قلبم نشست
    و در را به روي همه پشت خود بست
    و من روي آن در نوشتم: ببخشيد! ديگر براي شما جا نداريم، از اين پس به جز او کسي را نداريم...
    "عرفان نظرآهاري"

    سلام خانم مهندس!!دلتو بده دستِ خدا،بندشو ميخواي چيکار!!!
    راستي منم خواهر ندارم!!!:-)
    موفق باشي...