سلام....واااااااااااااااي....ني ني
دلت برا مامان تنگ شده؟؟؟؟
منم هروقت مامانم ميره سفر،يا مثلن بيمارستان هست و اينا....دلم براش تنگ ميشه.وقتي مياد خونه تا يه مدت فوق مهربون ميشهبعد دوباره کم کم برميگرده به حالت عادي
هميشه خدا هم اول مامانم منو بغل ميکنه و ميبوسهمنم با کلي کلاس و ناز و اينا يه بوس کوچولو ميذارم روو لُپش
اينقده دلتنگ نباش خواهر.......انقده دلت برا اين روزا تنگشههههههههههه(وقتي مامانم ميره مسافرت،ميتونم خوش بگذرونم....همش ميرم خونه فک فاميلولي وقتي ميره بيمارستان....هيچ جوري نميشه خوش بود)
آپت چه قشنگ بوددوسش ميداشتم
عکس هاي مکه هم خيلــــــــــــي خووووووووووب بووووووووود
مامانم گفت بهت بگم عکسات رو بفرستي يه برنامه که توو شبکه دو هست.اسمش رو يادش ني ولي غروب ها نيشون ميده....ميگه عکس هايي که از مکه دارن رو ميفرستن براي اين برنامه انگار
خداکنه زودتر نوبت ماهم بشه،ماهم بريم...
آخيبابات الان خيلي بايد بامزه شده باشن....بابابزرگ هاي من که خيلي خوب شده بودن
به خاله ينا هم از طرف من بگو حجکم مقبول....همينطور مامان و بابا